پایان نامه پیشبینی پدیده تقلب در دانشجویان کارشناسی بر اساس مؤلفههای انگیزش ...
یافته های استنباطی.76
جدول 3-4 آزمون همبستگی پیرسون در مورد رابطه بین انگیزش درونی با پدیده تقلب . . . . . . 76
جدول 4-4 آزمون همبستگی پیرسون در مورد رابطه بین هویت اخلاقی با پدیده تقلب . . . . . . 76
فرضیه 176
فرضیه 2.76
فرضیه 377
شکل 1-4 نمودار بررسی خطی بودن داده ها . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . 77
شکل 2-4 نمودار پراکنش باقیمانده . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . 78
جدول 5-4 جدول همخطی چندگانه . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . 79
جدول 6-4 جدول استقلال خطا 79
جدول 7-4 جدول تحلیل نتایج رگرسیون گام به گام مولفههای انگیزش تحصیلی و هویت اخلاقی 80
جدول 8-4 خلاصه تحلیل واریانس رگرسیون گام به گام پیش بینی تقلب . . . . . . . . . . . . . . 80
فرضیه481
جدول 9-4 ضرایب بتای متغییرهای پیش بین در پیش بینی تغییرات پدیده تقلب . . . . . . . . . 81
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
مقدمه93
محدودیت های پژوهش93
پیشنهاد ها کاربردی93
پیشنهاد ها پژوهشی94
مقدمه
تقلب تحصیلی یکی از موضوعات چالش برانگیز در محیطهای آموزشی است. مطالعات انجام شده در زمینه تقلب حاکی از رایج بودن این امر در موسسههای آموزشی است.
تقلب با ورود دانش آموز به بستر آموزش آغاز میشود و هیچ گروه سنی را نمی توان از این عمل مستثنا دانست. تحقیقات نشان می دهد تقلب در میان دانش آموران مدارس ابتدایی، راهنمایی، دبیرستان و همچنین دانشجویان دانشگاهها رایج است. با این وجود تحقیقات بسیاری اذعان می کنند که تقلب در دانشگاهها رایج تر از سایر دوره ها است. تقلب موجب مخدوش شده امتیاز نتایج آزمون ها می شود زیرا ارزش داده های ارزیابی را به عنوان ملاک پیشرفت تحصیلی دانشجویان و منبع بازخورد به استادان و متخصصان آموزشی به منظور برنامه ریزی درسی آموزشی کاهش می دهد. این در حالی است که در کشور ما این نتایج برای ارتقا دانش آموزان بالأخص دانشجویان به مقاطع تحصیلی بالاتر استفاده می شود و تقریباً ملاک دستیابی بسیاری از فرصت های آموزشی، شغلی، رفاهی و در گرو نتایج این ارزیابی ها است.
لذا با توجه به رایج شده پدیده تقلب در بین دانشجویان و هم چنین کمبود تحقیقات انجام شده در کشور ما که مروری بر پایگاههای اطلاعاتی و کتب منتشرشده می تواند شاهدی بر این مدعا باشد، لازم است تا پژوهش های بیشتری پیرامون این پدیده ضد ارزشی به عمل آید تا عوامل موثر در آن شناخته شود و تمهیدات لازم به منظور مقابله با آن، به شیوه علمی طراحی شود. چون شناسایی عوامل تأثیر گدار می تواند در جهت کاهش این پدیده موثر واقع شود، در این پژوهش تلاش شده است رابطه عوامل تأثیرگذار احتمالی در تقلب، از جمله مؤلفه های انگیزشی و هویت اخلاقی در دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 92-93 بررسی شود.
بیان مسأله
در حال حاضر، توسعه و پیشرفت علمی یکی از مهم ترین دغدغه های دولت ها و سیاستمداران کشورهای گوناگون است. در همین راستا، دانشگاهیان نیز تلاشهای چشمگیری انجام می دهند، ولی همواره موانع و آفتهایی در زمینه پیشرفت و توسعه علم وجود دارد و سرقت علمی از جمله معروف ترین این آفتهاست (زمانی، عظیمی و سلیمانی،1392). تقلب یا فریبکاری پدیده ای فراگیر است که آموزش از سالیان دور با آن رو به رو بوده و از بابت آن هزینه های زیادی را متحمل شده است. این پدیده به عنوان یکی از عوامل مهم تهدیدکننده یادگیری فراگیران مطرح و اغلب میان دانشجویان به اندازه ای فراگیر است که اکثر آن ها نوعی بی صداقتی تحصیلی را در دوران تحصیل خود گزارش نموده اند (مورداک، بچامپ و هینتون[1]،2008). تقلب یا فریبکاری از پدیده های غیراخلاقی رایج در نظام های آموزشی است، که با گسترش فناوری به طور فزاینده ای تسهیل شده و رواج پیدا کرده است. تقلب در موقعیت های آموزشی اغلب به صورت تقلب در امتحانات و تقلب در تکالیف درسی صورت می گیرد (خامسان و اصغری،1390). فراگیرانی که مرتکب تقلب تحصیلی می شوند، فرصت درگیر شدن در فرآیند یادگیری را از دست می دهند و قادر نیستند دانش و مهارت جدید را توسعه دهند (اژه ای، شهابی و علی بازی، 1390).
هر چند اکثر دانشجویان تقلب را عملی غیراخلاقی می دانند، اما هنوز درصدی از دانشجویان هستند که عمل تقلب تحصیلی را غیراخلاقی ندانسته یا حداقل میزان غیراخلاقی بودن آن را شدید ارزیابی نکرده اند. تقلب نگرانی در مورد برابری را افزایش می دهد و بر نظام اخلاقی فراگیران و مربیان تأثیر منفی دارد، فراگیرانی که تقلب می کنند، برتری غیرمنصفانه بر دیگران کسب می کنند. فراگیران دیگر هنگامی که می دانند دیگران تقلب می کنند و موفق می شوند، سرد و ناامید میشوند و ممکن است برای درگیر شدن در کار تحصیل عادلانه، مردد شوند، مربیان نیز به طور منفی تحت تأثیر تقلب قرار می گیرند. مربیان که باور دارند دانش آموزانشان تقلب می کنند، ممکن است در انگیزه دادن به فراگیران برای یادگیری کارآمد دلسرد شوند (وایتلی،کیت واسپیگل[2]،2002).
اگرچه در مورد میزان شیوع تقلب نمی توان درصد مشخصی را تبیین کرد، پژوهش های متعدد در کشورهای مختلف نشان داده اند تقلب خاص یک دوره تحصیلی، یک دانشگاه و یک کشور نبوده و در تمامی دنیا دیده می شود (خامسان و اصغری،1390). از سوی دیگر، نرخ تقلب به طور منظم در حال افزایش بوده و با پیشرفت فناوری های جدید به حدی شایع شده که می توان آن را معضلی همه گیر در مراکز آموزش عالی دانست (مورداک، آندرومن[3] 2006). در پژوهشی که خامسان و اصغری(1390) انجام دادهاند نشان داده شد که دانشجویان بیش از 5 بار تقلب انجام داده اند که باید مورد توجه قرار گیرد. از سوی دیگر، هر چند اکثریت دانشجویان انجام عمل تقلب توسط خود را کمتر از حد متوسط گزارش کرده اند، اما باور عمومی آن ها به رواج تقلب بالاتر از حد متوسط بوده است. این باور از یک سو نشان دهنده جو عمومی در محیط های دانشجویی است و از طرف دیگر خود می تواند به عنوان یکی از عوامل تشویق کننده تقلب محسوب شود.
شواهد پژوهشی (دیویس، گروور ومک گریگور[4]1992؛ مک کاب و تریون[5]،1997) حاکی از آن است که 80/0 الی90/0 درصد دانش آموزان قبل از این که از دبیرستان فارغ التحصیل شوند مرتکب تقلب تحصیلی شده اند. پژوهش مک کاب و بوورس[6](1994) نیز نشان داده است که 70/0 درصد دانشجویان دانشگاه حداقل یک بار تقلب کرده اند. به نظر می رسد این مشکل با ورود فناوری های جدید بیشتر نیز شده است.
کولبی و دامون (1972) در بررسی الگوهای اخلاقی بزرگسال )افرادی با تاریخچه طولانی عملکرد اخلاقی، مثل اقدامات خیرخواهانه و تلاش در جهت استیفای حقوق مدنی( به سطوح بالای هماهنگی میان خود و گرایشهای اخلاقی پی بردند. این گروه از الگوهای اخلاقی، شاخصهایی دال بر تواناییهای استدلال اخلاقی سطح بالا بر اساس مقیاس قضاوت اخلاقی کلبرگ را نشان ندادند. در نقطه مقابل، با رفتار ضد اجتماعی روبه رو هستیم. در اینجا نیز شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه هویت، نقش میانجی ایفا می کند. دامون و هارت (1988) شواهدی را گزارش کردهاند که حاکی از تأخیر تحولی در ادراک خود جوانان بزهکار می باشد. اویسرمن و مارکوس (
1990) دریافتند که نوجوانان بزهکار، در مقایسه با همتایان غیر بزهکار خود، کمتر میتوانند آیندهای را برای خود در نظر بگیرند که منعکس کننده ارزشهای مثبت یا منفی باشد. این ویژگی یکی از شاخصهای هویت اخلاقی رشد نایافته است.
مرور مطالعات انجام شده نشان می دهد که می توان عوامل مؤثر بر تقلب تحصیلی را به دو دسته عوامل بافتی و عوامل فردی تقسیم نمود. متغیرهای بافتی از قبیل محیط کلاس، ویژگی ها و روش های معلم و همین طور روشهای پیشگیری، با پدیده تقلب تحصیلی ارتباط دارد (هستون[7]، 1986؛ مک کاب و تروینو، 1993). متغیرهای فردی از قبیل جنس (نونیسوسویف[8]، 2001؛وایتلی[9] ،2001؛ رابینسون[10] و همکاران، 2007)، ویژگی های انگیزشی (ماردوک و آندرومن[11] ،2006؛ هاردینگ[12] و همکاران، 2007) و صفات شخصیتی (دی اندرا[13] ، 2009، ویلنام، ناتنسون و پائولوس[14] ،2010) نیز با تقلب تحصیلی مرتبط است.
اسکالنون و نیومن[15] (2002)، به عوامل تأثیرگذاری نظیر ناآگاهی، نگرشهای شخصی، در دسترس بودن منابع اینترنتی، نبودن توانایی و صلاحیت لازم برای انجام دادن کارهای علمی، عامل فشار نظیر اخذ نمره و نبود قوانین مؤسسهای و سازمانی در ارتکاب دانشجویان به تقلب اشاره می کنند. چند عامل دیگر از عوامل محیطی که ممکن است برای تعیین نگرش دانشجویان به تقلب مهم است، ولی کمتر در مطالعات تجربی حضور داشته اند، ماهیت هنجارهای کلاس نسبت به تقلب است. تمرکز برخی از پژوهش ها بر تفاوت های جمعیت شناختی (مانند جنسیت، موفقیت، سن)، عوامل روان شناختی (مانند استدلال اخلاقی، نگرش نسبت به تقلب) و تمرکز برخی دیگر از پژوهش ها بر عوامل محیطی و بافتی (مانند اندازه کلاس و سهولت تقلب) بوده است (اسمیکین، گیلبرت، اسپنسر، پنگوس و سیلوا[16]،2008). به نظر می رسد که عوامل درونی بیش از عوامل بیرونی بر تقلب تحصیلی تأثیرگذار باشد، یکی از این عوامل درونی هویت اخلاقی است.
دانشجویان از قضاوت هایشان در مورد نمرات خودآگاهی دارند. (نمرات)آن قدر مهم هستند که آن ها حاضر به فدا کردن یکپارچگی خود به منظور ایجاد یک تصور خوب هستند (اسلوبوگین[17]، 2002). اگر چه بسیاری از دانشجویان بر این باورند که با تقلب به شخصیت خود لطمه می زند، ولی اغلب سه نفر از هر چهار نفر از دانشجویان دوره کارشناسی تقلب می کنند. شیوع تقلب در میان دانشجویان نشان دهنده مشکل در اندیشه و عمل و توضیح شکافهای روانی بین درک اخلاقی و عمل اخلاقی می باشد (بلازی[18]، 1980، نارواز[19]، 2004). بسیاری از دانشجویان کالج به دلیل نگرانیهای خود از ساخت یک تصور خوب، نیاز خود را برای تمامیت خود (صداقت) نادیده می گیرند، سپس اقدام به تقلب می نمایند )اسکات[20]، 2007).
دانشجویان با هویت اخلاقی درونی به نظر می رسد در رابطه با ارزیابی اخلاقی مخاطبان داخلی (وجدان) از اخلاق خود نگران هستند. دانشجویان با هویت اخلاقی بیرونی به نظر می رسد، فاقد مخاطب برجسته داخلی اخلاقی فرا من و یا وجدان که آن ها را از در گیر شدن در اعمال غیراخلاقی مانند تقلب علمی جلوگیری کند می باشند.
یکی دیگر از عوامل درونی که بر تقلب تحصیلی دانشجویان تأثیر می گذارد انگیزش است. از آنجایی که بروز تقلب روزبه روز بیشتر می شود، ممکن است تمرکز روی عوامل رفتاری یک رویکرد مهم برای کشف تقلب و نیز یک عامل پیشگیرانه باشد. به عبارت دیگر، وقتی موضوع تقلب عنوان میشود، باید به طور ناگزیری عوامل انسانی نیز مطرح شود . نیاز است تا از یک دیدگاه علم رفتاری انگیزههای این مجرمان با ناخن های تمیز را درک کرد، کسانی که به آسانی و بدون سلاح دستبرد می زنند (رامامورتی و اولسن، 2007).
تحقیقات اخیر از این ادعا حمایت می کند دانشجویانی که تمایل به یادگیری و یا مهارت در بخش خاصی از اطلاعات هستند، کمتر احتمال دارد نسبت به دانشجویانی که دارای انگیزه بیرونی و یا عملکردی، مانند جایگاه علمی، نمرات، و یا برخی از ارزیابی عملکردی دیگر هستند، تقلب کنند.
به طور کلی در طول 20 سال گذشته، تحقیقات انجام شده در چارچوب نظریه خود تعینی نشان می دهد که جهت گیری های انگیزشی افراد، تأثیر عمده ای روی فعالیتها و پیامدهای آن ها دارد بدین معنی که جهت گیری انگیزشی افراد، تعیین کننده نوع فعالیت افراد و نتایج آن می باشد (دسی رایان، 2008). بنابراین هدف از این پژوهش پیش بینی تقلب دانشجویان بر اساس مؤلفه های انگیزش تحصیلی و هویت اخلاقی می باشد. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که آیا بین مؤلفه های انگیزش تحصیلی و هویت اخلاقی با تقلب رابطه وجود دارد یا نه؟
اهمیت و ضرورت تحقیق
پدیده تقلب در تمام دنیا در حال گسترش است، و یکی از دلایل گسترش آن ظهور فناوریهای جدید اطلاعات و ارتباطات است. شکی وجود ندارد که وجود فاوا و عصر فناوری سرقت علمی را راحت کرده است (تورموند[21] 2010). و این در حالی است، که نرخ رشد مقالات و پژوهشهای علمی و به تبع آن رشد علوم گوناگون با ظهور فناوریهای اطلاعات و ارتباطات به شدت در حال افزایش است (لاتروپ، فوس[22] 2000 و پارک[23] 2003). تقلب تحصیلی یک مشکل فراگیر در نهادهای ثانویه به ویژه بعد از دوران متوسطه می باشد. اکثر دانشجویان بیش از یک بار آن را انجام می دهند. فراوانی بالای تقلب علمی یک مشکل جدید نیست، اما شواهد نشان می دهد که آن در طی زمان افزایش یافته است (اسکات2007).
در بیشتر کشورهای پیشرفته دنیا قوانین و راهکارهای گوناگونی برای مبارزه با این آفت علمی پیش بینی شده است و غالباً دانشگاهها (به منزله مراکز علمی) خط مشیهای روشنی در این زمینه اتخاذ کردهاند. این در حالی است که در کشور ایران گر چه گام های کوتاهی برداشته شده، ولی هنوز خط مشیهای روشن و دقیقی در این زمینه اتخاذ نشده است. از طرفی، آموزشهای مستقیم بسیار کمی هم در برنامه درسی مدارس و دانشگاهها ارائه می شود تا حداقل از گسترش سرقت علمی در جامعه دانشگاهی جلوگیری شود.
از سوی دیگر، نرخ تقلب درسی به طور منظم در حال افزایش بوده و با پیشرفت فناوری های جدید به حدی شایع شده که می توان آن را معضلی همه گیر در مراکز آموزشی دانست (مورداک و آندرمن، 2006).
دید تقلب می تواند تلویحات علمی مهمی در برنامه ریزی برای شناسایی عوامل
- ۹۹/۰۲/۱۱