عیوب مختص زنان :
بند سوم : عیوب مختص زنان :
مطابق مادهی ۱۱۲۳ ق.م، عیوب ذیل در زن موجب حق فسخ برای مرد خواهد بود :۱- قرن ۲- جذام ۳- برص ۴- افضاء ۵- زمین گیری۶- نابینایی از هر دو چشم، در ذیل به توضیح مختصر هر یک از عیوب پرداخته میشود.
۱- قَرَن :
قَرن، به معنای استخوان یا گوشت زایدی است در دهانه آلت تناسلی زن و مانع عمل نزدیکی می شود(رَتق و عَفل نیز تقریباً به همین معنی و دارای همین حکم است) (مهر پور، ۱۳۷۹: ۱۲۱).گاهی ممکن است آن زائده از گوشت باشد که در این صورت آن را عَفل میگویند. برخی از صاحب نظران معتقدند که:اولاً) قرن ممکن است اقسام مختلف داشته باشد و با این حال همه انواع آن عیب محسوب می شود.ثانیاً) لازم نیست که عیب مزبور به حدی باشد که مانع مقاربت گردد بلکه ظاهر شدن این عیب از آنجا که موجب تنفر است، عیب محسوب و موجب خیار میباشد. قانون مدنی تعریف خاصی از قرن ننموده است و شرط(مانع از مقاربت باشد) را نیز معتبر ندانسته است (ابن منظور، ۱۴۰۶ ه.ق: ۳۲۵).
۲- جذام:
جذام، در لغت به معنی قطع است، این مرض چون موجب ریزش و قطع گوشت از بدن مریض میشود، به این نام خوانده شده است. جذام، مرض مسری است که در زبان عامیانه، خوره، نامیده میشود(کاتوزیان۴۱۳۷۹ : ۲۰۶).وجود جذام در زن قبل از ازدواج و بدون اطلاع مرد هنگام عقد، به او حق استفاده از فسخ را میدهد با وجود اینکه امروزه معالجات برای جذام وجود دارد و از خطر آن کاسته شده است ولی صرف مبتلا بودن زن، صرف نظر از اینکه بیمار قابل معالجه باشد یا نباشد، موجب حق فسخ برای مرد خواهد بود(مدنی،۱۳۸۷: ۵۹).
۳-بَرَص:
بَرَص، نوعی بیماری پوستی است که خارش فوق العاده دارد و قسمتهایی از بدن زن را در بر میگیرد، که گاه موجب غلبه سفیدی،یا سیاهی ، بر بخشی از پوست پیکر آدمی است(جعفریلنگرودی،۱۳۷۶: ۱۱).ممکن است این وضعیت در تمام بدن زن باشد یا قسمتی ازبدن، در هر حال، وجود برص به هنگام عقددر زن موجب حق فسخ برای مرد است.
۴- افضاء:
افضاء، عبارت است از یکی شدن مجرای بول و غایط یا یکی شدن مجرای حیض و بول، که دراثر پارگی به وجود میآید(علامه حلی، ۱۳۷۸: ۱۷۷).این عیب ممکن است از جماع یا غیر جماع پدید آید. البته این عیب باید در هنگام عقد موجود باشد. برخی معتقدند که حق فسخ برای جلوگیری از ضرر مرد است، پس اگر به وسیله عمل جراحی یا به وسیله درمانی دیگراین عیوب از بین برود، حق فسخ نیز مبنای حقوقی خود را از دست میدهد و ساقط میشود( کاتوزیان، ۱۳۷۹: ۲۰۷). در مقابل برخی بر این باورند( امامی، ۱۳۷۱: ۴۶۸). چنانچه پارگی مزبور بعد از عقد به وسیله عمل جراحیبرطرف گردد حق فسخ ساقط نمیگردد، زیرا حق مزبور در اثر عقد برای شوهر حاصل شده است و به دلیل تردید در بقاء آن پس از عمل جراحی، آن حق فسخ استصحاب میگردد. نظر به حفظ خانواده و لزوم محدودیت موارد فسخ نکاح، نظر اوّل منطقی تر میباشد و باید قائل بود که در صورت رفع عیوب موجب خیار در هر یک از زوجین، طرف مقابل حق فسخ نخواهد داشت زیرا خیار، مبنای خود را از دست میدهد. در این زمینه در صفحات بعدی، توضیحات بیشتر داده میشود.
۵- زمین گیری:
مطابق بند ۵ ماده ۱۲۳۰ قانون مدنی زمین گیری، موجب فسخ است. زمین گیرییا به اصطلاح فقها اقعاد، از جمله عیوب موجب فسخ است. زمین گیری حالتی است که بر اثر بیماریهای مختلف عارض میشود و از انسان قدرت نشست و بر خاست سلب میشود( شریف، ۱۳۷۷ :۱۱۱). لنگی، مادامی که به حد مطلق نرسد موجب حق فسخ نیست(یثربی قمی، ۱۳۸۷: ۱۴۲). اما برخیفقها، لنگی را هر چند که به حد زمین گیری نرسیده باشد، موجب فسخ میدانند( موسوی خمینی، ۱۳۸۵: ۸۶).
۶– نابینایی از هر دو چشم:
- ۹۹/۰۹/۰۷